مدرس مدیریت سخنران مدیریت استاد مدیریت تدریس مدیریت معلم مدیریت سمینار مدیریت سخنران مدیریت

مدرس مدیریت سخنران مدیریت استاد مدیریت تدریس مدیریت

مدرس مدیریت سخنران مدیریت استاد مدیریت تدریس مدیریت معلم مدیریت سمینار مدیریت سخنران مدیریت

مدرس مدیریت استاد مدیریت

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس دوره های مدیریت آموزش فروش آموزش بازاریابی

آموزش دوره مدیریت آموزش فروش آموزش بازاریابی سخنران مدیریت

مدرس دوره های مدیریت آموزش فروش آموزش بازاریابی

آموزش دوره مدیریت آموزش فروش آموزش بازاریابی سخنران مدیریت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرس اصول مدیریت» ثبت شده است

استاد مدیریت مدرس مدیریت سخنران مدیریت

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ب.ظ | ۰ نظر

استاد مدیریت مدرس مدیریت سخنران مدیریت 

سخنران مدیریت

تقریبأ تمامی افراد حرفه‌ای با انواع مختلف مدیران آشنایی دارند، اجازه دهید در اینجا به انواع برجسته مدیران بر اساس پارامترهای مختلف بپردازیم. همه‌ی ما در سازمان‌ها یا مراحل مختلف زندگی با گونه‌های مختلف مدیران مواجه گردیده‌ایم. مدیران با توجه به خصیصه‌های فردی، عملیاتی، محیطی و شرایط مختلفی که دارند، در قالب اشکال مختلف مدیریتی قرار می‌گیرند. نقش مدیر به طور کلی عبارت است از انجام امور سازمانی، از طریق دیگران و با استفاده‌ی بهینه از منابع سازمانی، از طریق تفویض اختیارات و مسئولیت‌ها میان منابع و افرادی که تحت نظارت و کنترل وی ‌می‌باشند. در اینجا نگاهی می‌اندازیم بر انواع مختلف مدیران با توجه به نقش‌ها، خصوصیات و شرایط مختلفی که دارند.

انواع پرسنل مدیریتی در سازمان

به طور معمول بر اساس عملیات سازمانی، در یک سازمان تجاری استاندارد، انواع مختلف مدیران زیر فعالیت می‌کنند:

• مدیر خرید که مسئول تهیه‌ی مواد اولیه مورد نیاز سازمان می‌باشد.

• مدیر تولید که مسئول مدیریت فرآیندهای تولید محصولات می‌باشد.

• مدیر IT که مسئول نظارت بر کلیه‌ی مسائل IT در سازمان است.

• مدیر بازرگانی که مسئولیت نظارت بر تبلیغات و پیشبرد محصولات را بر عهده دارد.

• مدیر فروش که به دنبال دپارتمان‌های فروش و تعیین اهداف برای پرسنل فروش و ارزیابی عملکرد آنها بر اساس میزان تحقق اهداف تعیین‌شده می‌باشد.

• مدیر مالی که مسئولیت مدیریت عملیات مالی سازمان را برعهده دارد.

• مدیر منابع انسانی که مسئول بخش منابع انسانی بوده و وظیفه نظارت بر کلیه عملیات مربوط به پرسنل همچون استخدام، حقوق و دستمزد، حضور و غیاب، خروج کارکنان و غیره را بر عهده دارد.

• مدیر توسعه‌ی محصول که مسئول مدیریت بخش فنی در طراحی محصولات و نوآوری در تولید را برعهده دارد.

علاوه بر این‌ها یک سازمان ممکن است براساس عملیات خود، یک مدیر عمومی و مدیر اجرایی را نیز در اختیار داشته باشد. کمپانی‌های توسعه‌ی سخت افزار نیز دو نوع مدیر پروژه دارند؛ مدیر عملیاتی پروژه که با کلیه مسائل تکنیکی و فنی عملیات درگیر است و مدیر منابع که بخش‌های عملیاتی و مسائل مربوط به کارکنان سازمان را مدیریت می‌نماید. در اکثر سازمان‌های امروزی نوع دیگری از مدیران بنام مدیران موردی به چشم می‌خورند، این مدیران موردی(کیس)، وظیفه رسیدگی به امور پزشکی و رفاه کارکنان را بر عهده دارند، که عمدتأ دو نوع مدیر موردی وجود دارد؛ یکی مدیر موردی پزشکی که در زمان‌های نیاز اورژانسی کارکنان در مسائل پزشکی از او کمک گرفته می‌شود و دیگری مدیر موردی رابط که به عنوان میانجی بین متخصصان پزشکی و کارفرما عمل می‌کنند.

انواع مدیران بر مبنای سبک‌های مدیریتی

گونه‌های مدیریتی که در زیر می‌آیند، بر اساس سبک‌های رایج مدیریت مطرح می‌باشند، هر عنوان بر سبک‌ها و فنون مختلف مدیریت تاکید دارد.

مدیر خودکامه- که تنها فرد تصمیم گیرنده‌ در واحد تحت سرپرستی خودش است و ترجیح می‌دهد که زیر دستانش دقیقأ تمامی آنچه که او دستور می‌دهد را اجرا نمایند. از یک جهت این نوع مدیران کار را برای کارکنان آسان می‌کنند چرا که آنها دقیقأ می‌دانند که چه انتظاراتی از آنها وجود دارد. بخش تفکر به مدیریت و بخش عمل به کارکنان محول می‌گردد. این نوع مدیریت نمایانگر مهارت‌هایی چون رهبری و جهت‌دهی بوده در حالی که فاقد ویژگی تفویض اختیارات است.

مدیر دموکراتیک- کسی است که بر توافق اکثریت تاکید دارد و تمامی تصمیمات خود را با مشورت گرفتن از زیردستانش اتخاذ می‌نماید. این نوع مدیریت نمایانگر سبک مدیریت مشارکتی است که به زیردستان خود اجازه‌ی دخالت در امر تصمیم‌گیری می‌دهد و اینگونه به آنها حس تعلق عمیق‌تری نسبت به سازمان می‌دهد.

مدیر پدرسالار- کسی است که برای زیردستانش همچون والدین عمل می‌کند و به طور منظم با آنها ارتباط برقرار می‌کند تا به مشکلات شغلی آنها گوش دهد و به آنها برای حل مسائل و مشکلات کاری کمک نماید. یک مدیر پدرسالار زیردستانش را تشویق می‌کند که مانند اعضای خانواده در کنار هم کار کنند و حمایتگر تلاش‌های جمعی در جهت بهبود و پیشرفت کلی سازمان خود باشند.

   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ

مدرس منابع انسانی 


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

مدیر اقتصاد آزاد- وظایفی که هریک از زیردستان باید انجام دهند و همچنین اهداف مورد نظر و مدت زمان انجام کارها را به زیردستان خود اعلام می‌نماید و شیوه‌ی انجام دادن کارها را به خود کارکنان واگذار می‌نماید. تا زمانی که کارکنان کارها را بر اساس استانداردهای سازمانی و در مدت زمان مورد نظر انجام دهند، اینکه چه شیوه‌ای را برای انجام امور به کار گرفته‌اند برای مدیریت مهم تلقی نمی‌شود.

انواع مدیران بر اساس رفتار ویژه

نیازی نیست به شرح جزییات بپردازیم، با یک نگاه به عناوین، شما در می‌یابید چه مدیری مد نظر می‌باشد،

مدیر ظاهر و غیب شو- این مدیران تنها زمانی خود را نشان می‌دهند که مشکلی ایجاد شود، تصمیمات عجولانه می‌گیرند و راه‌حل‌های سریعی ارائه می‌‌دهند، همه را دلخور می‌کنند و بعد دوباره غیبشان می‌زند.

مدیر غایب- دقیقأ برخلاف مدیران جزء نگری هستند که زیر بینی شما نفس می‌کشند و همه چیز را زیر نظر دارند، آزادی خوب است اما گاهی ثبات و استحکام که نتیجه‌ی تحت نظر بودن است، ممکن است از دست برود.

اعتبار دزد- همه‌ی کارهای سخت را شما انجام می‌دهید، حتی بیشتر از حوزه‌ی وظایف خود عرق می‌ریزید و در پایان کار، این آقای رئیس است که همه‌ی اعتبارات را به نام خود چپاول می‌کند.

مدیر پز بده- اینکه مدیری پز تیم خود را به سایر بخش‌های سازمانی به عنوان نمونه‌ای از تصمیمات درست استخدامی بدهد، چیز خوبی است ولی اینکه مدیری بر پز دادن ریاست خودش اصرار داشته باشد، غیرقابل تحمل است.

مدیر لطفأ-همه- از یک سمت بسیار دیپلماتیک و از سمت دیگر فاقد استحکام

مدیر پرتاب چنگال- شیطان مجسم

حل کننده مشکل- کسی که پیگیر انواع مشکلات از شکایات خسارت تا مسائل فنی بوده و تا زمانی که راه‌حلی ارائه نکند دست از کار نمی‌کشد. شاید او همان فرد همه فن حریف است.

نوآور اقتضایی- نبوغ ناموزون

مدیر منفعل- نمایش را از پشت صحنه اداره می‌کند.

مدیر بیش‌فعال- تمایل دارد در تمامی امور و مسائل تیم دخیل باشد و در بطن کار قرار دارد.

با مطالعه این مقاله مطمئنأ شما قادر خواهید بود که تشخیص دهید رئیس شما از کدام نوع مدیران می‌باشد، و اگر مدیر هستید می‌توانید دریابید به عنوان یک مدیر چه سبک و سیاقی را در پیش گرفته‌اید. هیچ کس نمی‌تواند بگوید کدام سبک مدیریتی، ایده‌آل است، موقعیت‌ها و افراد مختلف نیازمند سبک‌های متفاوت مدیریتی جهت بهینه‌سازی اهداف سازمانی هستند.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس اصول مدیریت استاد اصول مدیریت سخنران مدیریت

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

چهار اصل در مدیریت

مدرس اصول مدیریت استاد اصول مدیریت سخنران مدیریت

کارشناسی ارشد مدیریت

مدیریت چیست؟ وظیفه مدیران چیست؟ چگونه می‌توان مدیریت درستی داشت؟ اینها سوالات متداولی است که اکثریت ما در کار مدیریت بارها و بارها با آنها مواجه شده‌ایم و به دنبال پاسخی برای آنها بوده‌ایم. در اینجا سعی می‌کنیم با نگاهی ساده به این پرسش‌ها بپردازیم.

مترجم: پریسا حبیبی

مدیریت چیست؟ وظیفه مدیران چیست؟ چگونه می‌توان مدیریت درستی داشت؟ اینها سوالات متداولی است که اکثریت ما در کار مدیریت بارها و بارها با آنها مواجه شده‌ایم و به دنبال پاسخی برای آنها بوده‌ایم. در اینجا سعی می‌کنیم با نگاهی ساده به این پرسش‌ها بپردازیم. 

 

دانش و هنر

مدیریت تلفیقی از هنر و علم است. مدیریت هنری است که می‌تواند تاثیرگذاری افراد را نسبت به زمانی که یک مدیر وجود ندارد، افزایش دهد و علمی است که شیوه چگونگی این امر را به شما نشان می‌دهد و بر پایه چهار ستون: برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، سرپرستی و نظارت قرار دارد.

تاثیرگذاری بیشتر

در یک واحد تولیدی بدون یک مدیر چهار کارگر با هشت ساعت کار توانایی تولید 6واحد کالا را دارند. اگر من مدیری برای مدیریت این مجموعه استخدام کنم، در حالی که تولید ثابت بماند، هیچ نفعی برای مجموعه من نداشته است ولی از سوی دیگر اگر تولید افزایش یابد و به 8 واحد برسد، نشان می‌دهد که مدیریت مجموعه تاثیرگذار و با ارزش بوده است.

توانایی‌های اولیه در مدیریت:

1- برنامه‌ریزی: مدیریت در آغاز با برنامه‌ریزی شروع می‌شود و به همین ترتیب سرآغاز یک مدیریت کارآمد، برنامه ای موفق است. همچنین بازبینی برنامه‌های موفق گذشته و استفاده از تجارب حاصل از آن نیز می‌تواند بسیار مفید باشد. بدون برنامه شما هرگز موفق نخواهید شد. اگر شما به طور تصادفی یک برنامه را هدف قرار دهید ممکن است بر اساس شانس به نتایج و دستاوردهای مثبتی دست یابید ولی به طور قطع، تکرارپذیر نخواهد بود.

کشف کنید هدف اصلی سازمان شما چیست یا با دقت به حرف‌ها و خواسته‌های رییس خود در این زمینه گوش کنید. سپس سعی کنید از بهترین روش‌ها و عملکردها برای دستیابی به آن استفاده کنید. 

دقت کنید چه منابعی در دسترس شما است؟ و چه منابعی می‌توانید به دست آورید؟ نقاط ضعف و قدرت خود و سایرین را مقایسه کنید. به طور مثال توجه کنید تولید کالایی با چهار کارگر برای شما کم‌هزینه‌تر است یا اجاره ماشینی برای انجام آن کار با یک کارگر؟

سعی کنید تمام سناریوهای احتمالی را در نظر بگیرید و برای آنها برنامه‌ریزی کنید. بدترین سناریوهایی که ممکن است با آن روبه رو شوید را نیز لحاظ کنید و برای آنها نیز برنامه مشخصی داشته باشید. سپس برنامه‌های پیشنهادی خود را ارزیابی کنید و با قصاوت‌هایی عادلانه به دنبال توسعه آنها باشید، به طوری که برنامه ای کارآمد با بهترین عملکرد در اختیار شما قرار گیرد و در صورت شکست نیز راه حلی برای آن داشته باشید.

2- سازماندهی: حالا بعد از طراحی یک برنامه خوب باید آن را اجرا کنیم. در ابتدا دقت کنید تمام اعضای تیم اجرایی شما آمادگی لازم را دارند و می‌توانند در زمان تعیین شده با شما همکاری کنند. برنامه را با تیم در میان بگذارید و توانایی افراد را برای اجرای آن بررسی کنید و توجه داشته باشید آیا کارمندان شما از توانایی‌های لازم برخوردار هستند و انگیزه لازم را دارند؟

اطمینان حاصل کنید که لوازم مورد نیاز برای اجرای برنامه آماده است یا به زودی تامین می‌شود. در آخر قبل از شروع برنامه بررسی کنید که همه افراد تیم متوجه نقش خود در اجرای برنامه شده‌اند و اهمیت نقش خود را در موفقیت کلی پروژه درک کرده‌اند.

3- سرپرستی: در این بخش، برنامه‌ها در حال اجرا است. به همه افراد آنچه باید انجام شود را اطلاع دهید. این قسمت از اجرای کار همانند رهبری یک ارکستر است. در یک ارکستر همه نوازندگان روبه‌روی رهبر گروه قرار می‌گیرند. آنها می‌دانند هر قطعه چه زمانی و به چه شیوه ای باید اجرا شود و چه زمانی پایان پذیرد.

این رهبر ارکستر است که با رهبری صحیح خود سبب اجرای یک موسیقی موفق می‌شود. وظیفه شما به عنوان مدیر یک پروژه نیز به همین ظرافت است. همه کارمندان همانند (نوازندگان) در مقابل شما قرار دارند و برنامه شما همان نت موسیقی است.

شما باید تعداد کارمندان در هر بخش را سازمان‌دهی کنید و با بخش بندی صحیح مراحل کار بتوانید یک اجرای خوب داشته باشید. 

   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ

مدرس منابع انسانی 


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


4- نظارت: در این قسمت از پروژه همه عوامل آماده اجرا هستند و شما باید با تمام دقت بر آنها نظارت داشته باشید. اطمینان حاصل کنید همه امور طبق طرح قبلی پیش می‌رود، چنانچه قسمتی از کار با توجه به طرح اولیه پیش نرفت، شما باید به بازبینی کار پرداخته و برنامه را چنانچه لازم بود دوباره تنظیم کنید.

به طور کلی در زمان اجرای کار عملیاتی با مشکلات زیادی روبه رو می‌شویم. برخی از کارمندان ممکن است مریض شوند، برخی سر زمان تعیین شده سر کار نباشند. بنابراین درهمان ابتدای کار باید برنامه‌ای مشخص برای چنین وقایع پیش‌بینی نشده‌ای تهیه کنید. شما به عنوان یک مدیر باید همیشه آمادگی لازم برای آنچه ممکن است اتفاق بیفتد را داشته باشید و می‌توانید ریسک هزینه‌های ناشی از آن را محاسبه و برای آن برنامه‌ریزی کنید. 

باید توجه داشت مدیریت افراد کار آسانی نیست، با این حال می‌توان آن را با موفقیت انجام داد و می‌تواند یک تجربه بسیار ارزشمند باشد. به یاد داشته باشید که مدیریت نیز همانند هر مهارت دیگری با مطالعه و تمرین قابل ارتقا است.

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت

مدرس فرایند مدیریت در سازمان مدرس رفتار سازمانی در شرکت

استاد مدیریت سخنران مدیریت | يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

مدیریت٬ فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می‌گیرد. 

 مدرس فرایند مدیریت در سازمان مدرس رفتار سازمانی در شرکت

مدرس مدیریت

تعریف مدیریت 

تاکنون تعاریف متعددی برای عبارت مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که در این زمینه ارایه شده است به قرار زیر است: 

¤ انجام امور به‌وسیله دیگران 

¤ علم و هنر هماهنگی کوشش‌ها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی 

¤ انجام وظایف برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل 

¤ فرآیندی که طی آن تصمیم‌گیری در سازمان‌ها صورت می‌پذیرد 

¤ بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم‌گیرنده و رابط برای اعضای سازمان 

 

مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامه ریزی، تصمیم‌گیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل می گردد. این نوع تعاریف از مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونی هایی در واژه های بیان کننده ی وظایف روبرو است، اما به نظر روان تر از تعاریفی است که می کوشند مدیریت را محصور به یک ویژگی خاص نمایند و یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. با این حال تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکرد های آن از سوی محققانی چون فایول و یا گیولیک دارای تفاوت هایی است که به سادگی نمی توان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانسته است تعریف خود را مدیریت کند! 

 

تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را در بر دارد: 

 

¤ مدیریت یک فرآیند است. 

¤ مفهوم نهفتهٔ مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است. 

¤ مدیریت مؤثر، تصمیم‌های مناسبی می‌گیرد و به نتایج مطلوبی دست می‌یابد. 

¤ مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می‌گویند. 

¤ مدیریت بر فعالیت‌های هدفدار تمرکز دارد. 

 

وظایف مدیران 

پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری می‌داند. در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامه‌ریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل می‌دانند. برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کرده‌اند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نموده‌اند. 


۱- برنامه‌ریزی 

برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آنها از این قرار است: 

¤ تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن 

¤ تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد 

¤ تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند 

¤ طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوه‌ای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد. 

   مدرس زبان بدن سخنران زبان بدن استاد زبان بدن تدریس زبان بدن معلم زبان بدن

   مدرس بازاریابی سخنران بازاریابی استاد بازاریابی تدریس بازرایابی معلم بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدرس برند مدرس کوچینگ

مدرس منابع انسانی 


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

۲- سازماندهی 

سازماندهی فرآیندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروه‌های کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت می‌گیرد. 


۳- انگیزش 

رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان. 


۴- ارزیابی 

کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسهٔ اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرندهٔ حداکثر کارایی است.  

 

  • استاد مدیریت سخنران مدیریت